اینجا هیچ چیزی جدی نیست
دسامبر 21, 2009 in Uncategorized
من از تکرار می ترسیدم
.
ولی نمی دونم پس چرا کارمند شدم ؟؟
خطا: توییتر پاسخ نداد. خواهشمندیم چند دقیقه صبر کنید و این صفحه را بازآوری نمایید.
There was an error retrieving images from Instagram. An attempt will be remade in a few minutes.
Comments feed for this article
دسامبر 21, 2009 در 10:06 ب.ظ.
سید
ها ؟ :))
دسامبر 21, 2009 در 10:17 ب.ظ.
صاحب شانه
شايد حوصلت سر رفته بود گفتي يه ذره بترسم هم بد نيست :دي
دسامبر 21, 2009 در 10:27 ب.ظ.
خود .......................ارضایی
پسر از قدیم گفتن از هر چی بترسی به سرت میاد ! ایناها اومد !
دسامبر 21, 2009 در 11:02 ب.ظ.
soshiyanns
روز گار غریبی ست…
دسامبر 22, 2009 در 2:17 ق.ظ.
وارش
بخاطر ترس از یانده تکرار رو بیخیال شو همونجا بمون تکون نخور خطرناکه حسن!! ——————————————————————————– پاسخ: منظورت آینده هست دیگه !!!
دسامبر 22, 2009 در 2:41 ق.ظ.
دكي خانوم
نگاهتو عوض كني حله كله زندگي تكراره
دسامبر 22, 2009 در 3:48 ق.ظ.
دست نوشته
اه! پارادوکس بدیه مراقب باش
دسامبر 22, 2009 در 1:50 ب.ظ.
عرعری
مثلا اونایی که الان کارمند نیستن، زندگیشون تکرار نیست؟!!!
دسامبر 22, 2009 در 9:47 ب.ظ.
يك نيم وجبي!
بذار يه چيزي بهت بگم، ايران=تكرار ، ديگه فرقي نميكنه كه كارمند باشي يا نباشي، هر چيزي كه باشي اين تساوي برقراره! ——————————————————————————– پاسخ: ممنون از روحیه ای که دادی !!
دسامبر 22, 2009 در 10:04 ب.ظ.
بهزاد
پس چرا واقعا ؟!!!
در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی شمایلها کلیک نمایید:
شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. ( بیرون رفتن / تغییر دادن )
شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Google+ خود هستید. ( بیرون رفتن / تغییر دادن )
شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. ( بیرون رفتن / تغییر دادن )
شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. ( بیرون رفتن / تغییر دادن )
درحال اتصال به %s
مرا از دیدگاههای جدید به وسیلهٔ رایانامه آگاه کن.
10 دیدگاه
Comments feed for this article
دسامبر 21, 2009 در 10:06 ب.ظ.
سید
ها ؟ :))
دسامبر 21, 2009 در 10:17 ب.ظ.
صاحب شانه
شايد حوصلت سر رفته بود گفتي يه ذره بترسم هم بد نيست :دي
دسامبر 21, 2009 در 10:27 ب.ظ.
خود .......................ارضایی
پسر از قدیم گفتن از هر چی بترسی به سرت میاد ! ایناها اومد !
دسامبر 21, 2009 در 11:02 ب.ظ.
soshiyanns
روز گار غریبی ست…
دسامبر 22, 2009 در 2:17 ق.ظ.
وارش
بخاطر ترس از یانده تکرار رو بیخیال شو همونجا بمون تکون نخور خطرناکه حسن!!
——————————————————————————–
پاسخ: منظورت آینده هست دیگه !!!
دسامبر 22, 2009 در 2:41 ق.ظ.
دكي خانوم
نگاهتو عوض كني حله
كله زندگي تكراره
دسامبر 22, 2009 در 3:48 ق.ظ.
دست نوشته
اه! پارادوکس بدیه
مراقب باش
دسامبر 22, 2009 در 1:50 ب.ظ.
عرعری
مثلا اونایی که الان کارمند نیستن، زندگیشون تکرار نیست؟!!!
دسامبر 22, 2009 در 9:47 ب.ظ.
يك نيم وجبي!
بذار يه چيزي بهت بگم، ايران=تكرار ، ديگه فرقي نميكنه كه كارمند باشي يا نباشي، هر چيزي كه باشي اين تساوي برقراره!
——————————————————————————–
پاسخ: ممنون از روحیه ای که دادی !!
دسامبر 22, 2009 در 10:04 ب.ظ.
بهزاد
پس چرا واقعا ؟!!!